گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
احادیث نماز
جلد اول
فصل دوم : اسرار و آثار نماز


آيات
16 - نماز بازدارنده از فحشاء و منكرات
واقم الصلوة ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر:
نماز را برپا دار، زيرا نماز انسان را از كارهاى زشت و ناپسند باز مى دارد و ياد خدا بسيار بزرگتر است .
(سوره عنكبوت ، آيه 45)
17 - ياد خدا مايه آرامش دلها
الا بذكر الله تطمئن القلوب ؛
آگاه باشيد تنها با ياد خدا دلها آرامش مى يابد.
(سوره رعد، آيه 28)
18 - نماز سبب رستگارى
قد افلح من تزكى ، و ذكر اسم ربه فصلى :
مسلما رستگار مى شود كسى كه خود را تزكيه كند، و نام پروردگارش را به ياد آورد و نماز بخواند.
(سوره اعلى ، آيات 14 و 15)
19 - نماز و ياد خدا
و اقم الصلوة لذكرى :
نماز را براى ياد من به پا داريد.
(سوره طه ، آيه 14)
20 - اهداف شيطان از بازداشتن نماز
انما يريد الشيطان ان يوقع بينكم العداوة و البغضاء فى الخمر و الميسرو يصدكم عن ذكر الله و عن الصلوة فهل انتم منتهون :
شيطان مى خواهد در ميان شما به وسيله شراب و قمار عداوت ايجاد كند و شما را از ذكر خدا و از نماز بازدارد، آيا (با اين همه زيان و فساد و با اين نهى اكيد) خوددارى خواهيد كرد؟
(سوره مائده ، آيه 91)
21 - نماز يكى از علايم ايمان
انما المؤ منون الذين اذا ذكر الله و جلت قلوبهم و اذا تليت عليهم اياته زادتهم ايمانا و على ربهم يتوكلون ، الذين يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون ، اولئك هم المؤ منون حقا لهم درجات عند ربهم و مغفرة و رزق كريم :
مؤ منان كسانى هستند كه هرگاه خدا نزد آنها ياد شود دلهاى آنها مى ترسد و هرگاه آيات خدا بر آنها تلاوت شود، ايمانشان بيشتر مى گردد و بر پروردگار خود توكل مى كنند، آنان كه نماز را به پا مى دارند و از آن چه به آنها داده ايم انفاق مى كنند و مؤ منان حقيقى آنها هستند، براى آنان درجات (فوق العاده اى ) نزد پروردگارشان است و براى آنها آمرزش و روزى بى نقص و عيب است .
(سوره انفال ، آيات 2 - 4)
22 - نماز، وسيله محو گناهان
واقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من الليل ان الحسنات يذهبن السيئات ذلك ذكرى للذاكرين :
نماز بگذار در آغاز و انجام روز و ساعاتى از شب ، زيرا نيكيها، بديها را از ميان مى برند،اين تذكرى است براى آنها كه اهل تذكرند.
(سوره هود، آيه 114)
23 - نماز، يكى از صفات تواضع كنندگان
الذين اذا ذكر الله و جلت قلوبهم و الصابرين على ما اصابهم و المقيمى الصلوة و مما رزقناهم ينفقون :
همانها كه وقتى نام خدا برده مى شود دلهايشان مملو از خوف پروردگار مى گردد، و آنها كه در برابر مصائبى كه به آنان مى رسد شكيبا و استوارند، و آنها كه نماز برپا مى دارند و از آن چه روزيشان داديم انفاق مى كنند.
(سوره حج ، آيه 35)
24 - ركوع و سجود ياران پيامبر (ص )
محمد رسول الله و الذين معه اشداء على الكفار رحماء بينهم تريهم ركعا سجدا يبتغون فضلا من الله و رضوانا سيماهم فى وجوههم من اثر السجود....:
محمد فرستاده خدا است و كسانى كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند، آنها را در حال ركوع و سجود مى بينى ، آنها همواره فضل خدا و رضاى او را مى طلبند، نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است .
(سوره فتح ، آيه 29)
25 - نماز، كارخانه انسان سازى
ان الانسان خلق هلوعا، اذا مسه الشر جروعا، و اذا مسه الخير منوعا، الا المصلين :
انسان حريص و كم طاقت آفريده شد، هنگامى كه بدى به او رسد بى تابى مى كند و هنگامى كه خوبى به او رسد مانع ديگران مى شود، مگر نمازگزاران .
(سوره معارج ، آيات 19 - 22)
26 - نماز و عمل صالح
ان الذين امنوا و عملوا الصالحات و اقاموا الصلوة و اتوا الزكوة لهم اجرهم عند ربهم و لاخوف عليهم و لاهم يحزنون :
آنان كه اهل ايمان و عمل شايسته هستند و نماز را برپا داشته و زكات مى پردازند، نزد خداوند داراى اجر و بر آنان ترس و غصه اى نخواهد بود.
(سوره بقره ، آيه 277)
27 - عبادت ، عامل نجات يونس
فلولا انه كان من المسبحين ، للبث فى بطنه الى يوم يبعثون :
اگر يونس اهل تسبيح نبود، هر آينه تا قيامت در شكم ماهى مانده بود.
(سوره صافات ، آيات 143 و 144)
احاديث
99 - نماز وسيله تقرب به خدا
قال على - عليه السلام -:
الصلوة قربان كل تقى ؛
نماز خواندن وسيله نزديكى به خدا است براى هر شخص ‍ پرهيزكار.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 367.بحارالانوار، ج 10، ص 99. من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 56، ح 16)
100 - نماز، شست و شو در چشمه زلال
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
مثل الصلوات الخمس كمثل نهر جار عذب على باب احدكم يغتسل فيه كل يوم خمس مرات فما يبقى ذلك من الدنس ؛
نمازهاى پنج گانه به نهر جارى گوارايى مى مانند كه بر در خانه هايتان روان است و هر روز پنج بار خود را در زلال آن شست و شو مى دهيد، ديگر هيچ پليدى باقى نمى ماند.
(كنز العمال ، ج 7، ص 291، حديث 18931)
101 - نماز وسيله نجات
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
خمس صلوات ، من حافظ عليهن كانت له نورا و برهانا و نجاة يوم القيامة ؛
كسى كه بر نمازهاى پنج گانه محافظت و مراقبت نمايد، اين نمازها براى او در قيامت نور و وسيله نجات خواهد بود.
(كنزالعمال ، ج 7، حديث 18862)
102 - نگاه شيطان بر نمازگزار
قال على - عليه السلام -:
اذا قام الرجل الى الصلاة اقبل اليه ابليس ينظر اليه حسدا لما يرى من رحمة الله التى تغشاه ؛
هنگامى كه كسى به نماز بر مى خيزد، شيطان مى آيد و به نظر حسادت به او نگاه مى كند، زيرا مى بيند كه رحمت خدا او را فرا گرفته است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 207)
103 - بركات نماز
قال على - عليه السلام -:
ان الانسان اذا كان فى الصلاة ، فان جسده و ثيابه و كل شى ءحوله يسبح ؛
هنگامى كه انسان در حال نماز است ، اندام و جامه او و هر چه پيرامون اوست ، خدا را تسبيح مى گويند.
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 377 .بحارالانوار، ج 82، ص 213.علل الشرايع ، ج 1، ص 237)
104 - سياه شدن چهره شيطان
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة تسود وجه الشيطان ؛
نماز چهره شيطان را سياه مى كند.
(نهج الفصاحه ، ص 396)
105 - نماز، دژ محكم در مقابل شيطان
قال على - عليه السلام -:
الصلوة حصن من سطوات الشيطان ؛
نماز قلعه و دژ محكمى است كه نمازگزار را از حملات شيطان نگاه مى دارد.
(غررالحكم ، ص 56، ميزان الحكمة ، ج 5، ص 367)
106 - بهره مندى اموات از نماز
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الصلوة و الصوم و الصدقة و الحج و العمرة و كل عمل صالح ينفع الميت حتى ان الميت ليكون فى ضيق فيوسع عليه و يقال : هذا بعمل ابنك فلان او بعمل اخيك فلان اخوه فى الدين ؛
نماز، روزه ، صدقه ، حج ، عمره ، و نيز هر عمل صالحى براى ميت سود دارد، حتى اگر ميت در تنگنا هم باشد، به واسطه اين اعمال ، گشايشى براى او به عمل مى آيد و به وى مى گويند: اين گشايش به خاطر عملى است كه پسر تو فلانى يا برادر دينى تو فلانى به جا آورده است .
(بحارالانوار، ج 85، ص 312)
107 - هفت خصلت نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة من شرايع الدين و فيها مرضاة الرب - عز و جل - و هى منهاج الانبياء و للمصلى حب الملئكة و هدى و ايمان و نور المعرفة و بركة فى الرزق و راحة للبدن و كراهة للشيطان و سلاح على الكافر و اجابة للدعاء و قبول للاعمال و زاد للمؤ من من الدنيا الى الاخرة و شفيع بينه و بين ملك الموت و انيس فى قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنكر و نكير و تكون صلاة العبد عند المحشر تاجا على راسه و نورا على وجهه و لباسا على بدنه و سترا بينه و بين النار و حجة بينه و بين الرب - عز و جل - و نجاة لبدنه من النار و جوازا على الصراط و مفتاحا للجنة و مهورا للحور العين و ثمنا للجنة بالصلوة يبلغ العبد الى الدرجة العليان لان الصلاة تسبيح و تهليل و تكبير و تمجيد و تقديس و قول و دعوة ؛
1 - نماز از سنتهاى دين و مايه خشنودى پروردگار و راه روشن پيامبران است .
2 - نمازگزار از محبت فرشتگان و هدايت و ايمان و نور شناخت و روزى با بركت و راحتى بدن برخوردار است .
3 - نماز مايه ناخشنودى شيطان و سلاحى بر زيان كافر و باعث استجابت دعا و پذيرش اعمال و توشه مؤ من از دنيا به سوى آخرت است .
4 - نماز شفاعت كننده اى ميان نمازگزار و فرشته مرگ و همدمى در قبر وى و بسترى زير پهلوى او و پاسخى براى نكير و منكر است .
5 - نماز آدمى را به هنگام محشر، ناجى بر سر او و نورى بر سيما و پوشش ‍ بر بدنش و حجابى ميان او و آتش و حجتى ميان وى و پروردگارش ‍ مى باشد، باعث رهايى بدن او از آتش است .
6 - نماز وسيله عبور از صراط و كليد بهشت و مهريه حوريان و بهاى بهشت است .
7 - آدمى به وسيله نماز به بالاترين درجه مى رسد، زيرا نماز تسبيح و تهليل و تكبير و تمجيد و تقديس و دعا و سخن است .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 22 - الحكم الزاهره ، ص 276)
108 - سازندگى نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - :
لاصلوة لمن لم يطع الصلوة ، و طاعة الصلوة ان تنهى عن الفحشاء و المنكر ؛
كسى كه مطيع نماز نباشد، نمازش كامل نيست و اطاعت از نماز همان دورى از فحشاء و منكر است .(نمازى نيست براى كسى كه اطاعت و پيروى از نماز نكند.سپس پيامبر (ص ) مى افزايد: طاعت و پيروى از نماز به اين است كه نماز او را از فحشاء و منكرات و زشتيها باز دارد.)
(بحارالانوار، ج 82، ص 198)
109 - كمك ملائكه به نمازگزار هنگام مرگ
قال الصادق - عليه السلام -:
ان ملك الموت يدفع الشيطان عن المحافظ على الصلوة و يلفنه شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله فى تلك الحالة العظيمة ؛
همانا (ملك الموت ) شيطان را در دم مرگ از كسى كه حافظ نماز است ، دور مى كند و شهادت بر وحدانيت خدا و رسالت رسول خدا (ص ) را در هنگام هولناك مرگ به او تلقين مى كند (توفيق شهادتين پيدا مى كند).
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 19)
110 - گناه زدايى نماز
قال على - عليه السلام -:
و انهالتحت الذنوب حت الورق ؛
نماز گناهان را مانند ريزش برگ درختان فرو مى ريزد.
(نهج البلاغه ، خطبه 199)
111 - پاداش نماز
عن رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
قال الله تعالى : افترضت على امتك خمس صلوات و عهدت عندى عهدا انه من حافظ عليهن لوقتهن ادخلته الجنة و من لم يحافظ عليهن فلا عهد له عندى ؛
خداوند متعال فرمود: نمازهاى پنج گانه را بر امت تو واجب كردم و با خود پيمان بستم كه هر كس مراقب آن نمازها و وقت آنها باشد، او را به بهشت داخل نمايم ، و كسى كه مراقب آنها نباشد من تعهدى نسبت به او ندارمساءله
(كنزالعمال ، ج 7، ص 279، حديث 18872)
112 - نزديكى به وسيله نماز
قال الكاظم - عليه السلام -:
يا ابت ان الذى كنت اصلى له اقرب الى منهم يقول الله - عز و جل -: (و نحن اقرب اليه من حبل الوريد) ؛
(امام كاظم (ع ) در پاسخ فرمود:) اى پدر! آن خدايى كه من براى او نماز مى خوانم از مردم به من نزديكتر است ، خداوند مى فرمايد: (و ما از رگ گردن به انسان نزديكتريم .)
(بحارالانوار، ج 10، ص 204.مناقب آل ابى طالب ، ج 4، ص 311)
113 - حق نماز
قال زين العابدين - عليه السلام -:
و حق الصلاة ان تعلم انهاوفادة الى الله - عز و جل - و انت فيها قائما بين يدى الله - عز و جل - فاذا علمت ذلك قمت مقام العبد الذليل الحقير الراغب الراهب الراجى الخائف المسكين المتضرع المعظم لمن كان بين يديه بالسكون والوقار و تقبل عليها بقلبك و تقيمها بحدودها و حقوقها ؛
و حق نماز اين است كه بدانى ، آن هجرتى است به سوى خداى عز و جل و تو در حال نماز، در مقابل خداوند گرانقدر و شكوهمند ايستاده اى .هنگامى كه اين را دانستى ، در جايگاه بنده خوار كوچك مشتاق نگران اميدوار ترسان بيچاره اى قرار مى گيرى كه آن را كه در برابرش ايستاده اى ، بزرگ و با آرامش ‍ و هيبت دانسته ، عظمت او را پاس مى دارى و با قلبت به نماز روى آورده و با تمام حد و مرزها و حقوق لازم برپا مى دارى .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 396.بحارالانوار، ج 74، ص 4)
114 - راهيابى به درگاه خداوند
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا اباذر! مادمت فى الصلاة فانك تقرع باب الملك الجبار و من يكثر قرع باب الملك فانه يفتح له ؛
اى ابوذر!تا هنگامى كه در نماز هستى درب خانه ملك جبار را مى كوبى ، و هر كس درب خانه ملك را بسيار بكوبد، به رويش باز مى شود.
(بحارالانوار، ج 77، ص 80.ميزان الحكمه ، ج 5، ص 377)
115 - نماز، عامل شكست شيطان
عن الامام المهدى - عليه السلام -:
ما ارغم انف الشيطان بشى ء مثل الصلاة فصلها و ارغم انف الشيطان ؛
هيچ چيز مثل نماز بينى شيطان را به خاك نمى مالد و او را خوار نمى كند، پس نماز بخوان و بينى شيطان را به خاك بمال .
(بحارالانوار، ج 53، ص 184)
116 - نماز رحمت الهى
قال على - عليه السلام -:
لو يعلم المصلى ما يغشاء من الرحمة لما رفع راءسه من السجود ؛
اگر نمازگزار بداند كه چقدر از رحمت (خداوند تعالى ) او را فرا گرفته است ، سرش را از سجده بر نمى دارد.
(غررالحكم ، ص 261)
117 - نماز، عامل دورى شيطان
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لايزال الشيطان يرعب من بنى ادم ما حافظ على الصلوات الخمس فاذا ضيعهن تجرء عليه و اوقعه فى العظائم ؛
شيطان پيوسته از فرزندان آدم در وحشت و هراس است تا آن گاه كه نمازهايش را به دقت و با شرايط و آداب مى خواند.پس اگر نماز را ضايع نموده (و در وقت مقرر آن به جا نياورد)، شيطان بر او چيره مى شود و او را در گناهان كبيره مى اندازد و وى را گرفتار مى كند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 202)
118 - نماز و باران رحمت
قال على - عليه السلام -:
الصلوة تنزل الرحمة ؛
نماز رحمت الهى را نازل مى كند.
(غررالحكم ، ص 52، ميزان الحكمة ، ج 5، ص 367)
119 - اعمال ، تابع نماز
قال على - عليه السلام -:
و اعلم ان كل شى ء من عملك تبع لصلاتك ؛
بدان كه تمام اعمالت تابع نمازت خواهند بود.
120 - بى بهره از نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنكر لم تزده من الله الا بعدا؛
هركس كه نمازش او را از فحشاء و منكر باز ندارد، هيچ بهره اى از نماز جز دورى از خدا حاصل نكرده است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 198.شهاب الاخبار، ص 215)
121 - كبرزدايى نماز
قالت فاطمة الزهراء - عليهاالسلام -:
(جعل الله ) الصلاة تنزيها لكم عن الكبر ؛
خداوند نماز را جهت دورى شما از كبر و خودپسندى مقرر فرمود.
(اعيان الشيعه ، ج 1، ص 316)
122 - فلسفه و راز نماز
قال الرضا - عليه السلام -:
علة الصلاة انهااقرار بالربوبية الله - عزوجل - و خلع الانداد و قيام بين يدى الجبار جل جلاله بالذل و المسكنة و الخضوع و الاعتراف ، و الطلب للاقالة من سالف الذنوب ، و وضع الوجه على الارض كل يوم خمس مرات اعظاما لله - عز و جل - و ان يكون ذاكرا غير ناس و لا بطر، ويكون خاشعا متذللا راغبا طالبا للزيادة فى الدين و الدنيا، مع ما فيه من الانزجار و المداومة على ذكر الله - عز و جل - بالليل و النهار لئلا ينسى العبد سيده و مدبره و خالقه فيبطر و يطغى و يكون فى ذكره لربه و قيامه بين يديه زاجرا له من المعاصى مانعا من انواع الفساد؛
1 - نماز اقرار به ربوبيت خدا و نفى هرگونه شريك براى او و ايستادن با كمال خضوع و كوچكى و بيچارگى در پيشگاه خداست .
2 - ايستادنى كه با اعتراف به گناه و درخواست آمرزش گناهان پيشين و نهادن صورت بر زمين ، پنج نوبت در شبانه روز به احترام عظمت خدا، مقرون مى باشد.
3 - موجب ياد خدا و دورى از غفلت و سركشى ، و باعث خشوع ، فروتنى و اشتياق ، و خواهان طلب افزايش معنوى و مادى است .
4 - نماز انسان را به مداومت بر ذكر خدا در شب و روز بر مى انگيزاند تا بنده ، مولا و آقا و مدبر و آفريدگار خويش را فراموش نكند، چرا كه فراموشكارى موجب طغيان و سركشى خواهد شد.
5 - انسان در حال نماز، در پيشگاه خدا و در ياد خدا است و همين حالت او را از گناهان باز مى دارد و از انواع تباهيها، جلوگيرى مى نمايد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 261.ميزان الحكمه ، ج 5، ص 376.وسائل الشيعه ، ج 3، ص 4)
123 - نماز، خانه اخلاص
قال الباقر - عليه السلام -:
الصلاة بيت الاخلاص ؛
نماز (حقيقى و كامل ) جايگاه و خانه اخلاص است .
(ميزان الحكمه ، ج 5، ص 375.بحارالانوار، ج 78، ص 183)
124 - نجواى نمازگزار
حديث قدسى :
يقول الله تعالى : المصلى يناجينى ؛
نمازگزار (هنگام خواندن نماز با من ) نجوا مى كند.
(كلمة الله ، ص 255)
125 - نماز و شست و شوى گناهان
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
لو كان على باب دار احدكم نهر و اغتسل فى كل يوم منه خمس مرات اكان يبقى فى جسده من الدرن شى ء؟ قلت : لا.قال : فان مثل الصلاة كمثل النهر الجارى كلما صلى صلاة كفرت ما بينهما من الذنوب ؛
- اگر باشد در كنار خانه شما نهرى و در آن هر روز پنج نوبت خود را شست و شو دهيد، آيا در بدن شما چيزى از آلودگى مى ماند؟
- هرگز!(انسان از آلودگى پاك مى شود).
- نماز نيز مثل نهر جارى و روانى است كه هرگاه برپا مى شود گناهان را مى شويد و از بين مى برد.
(وسائل الشيعه ، ج 2، ص 7)
126 - نماز، وسيله شفا
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
قم فصل فان فى الصلوة شفاء ؛
برخيز نماز به جا آور! پس همانا در نماز شفا است .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 28)
127 - كفاره گناه
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة كفارة الخطايا ثم قراء: (ان الحسنات يذهبن السيئات ) ؛
نماز كفاره گناهان مى باشد.سپس آن حضرت اين آيه را خواند كه : (حسنات سيئات را از بين مى برد).
(تفسير ابوالفتوح رازى ، ج 1، ص 248)
128 - ثمره نماز سالخوردگان
قال على - عليه السلام - :
ان الله - عز و جل - ليهم بعذاب اهل الارض جميعا حتى لايحاشى منهم احدا اذا عملوا بالمعاصى واجترحوا السيئات ، فاذا نظر الى الشيب ناقلى اقدامهم الى الصلاة و الولدان يتعلمون القرآن رحمهم فاخر ذلك عنهم ؛
اهل زمين چون به عصيان و تبهكاران مبتلا شوند، خداى عز و جل اراده كند كه همه آن ها را بدون استثناء عذاب كند، اما هنگامى كه به سالخوردگان نظر كند كه به سوى نماز گام بر مى دارند و كودكان كه مشغول يادگيرى قرآنند، عفو رحمت خود را به آنان نثار كند و عذاب آنها را تاءخير اندازد.
(ثواب الاعمال ، ص 66)
129 - آثار نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا قام العبد المؤ من فى صلاته نظر الله - عز و جل - اليه او قال اقبل الله عليه حتى ينصرف و اظلته الرحمة من فوق راءسه الى افق السماء و الملئكة تحفه من حوله الى افق السماء و كل الله به ملكا قائما على راءسه يقول له ايها المصلى لو تعلم من ينظر اليك و من تناجى ما التفت و لازلت من موضعك ابدا؛
هرگاه بنده مؤ من به نماز برخيزد، خداوند به او نظر مى كند (يا فرمود) خداوند به او روى مى كند تا از نماز فارغ شود و رحمت از بالاى سرش تا افق آسمان بر او سايه مى افكند و فرشتگان اطراف او را تا آسمان مى پوشانند و خداوند فرشته اى را بر سر او موكل مى كند كه به او مى گويد اى نمازگزار! اگر بدانى چه كسى به تو نظر مى كند و با چه كسى مناجات مى كنى ، به چيز ديگرى توجه نخواهى كرد و هرگز از جايگاه خود كنار نخواهى رفت .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 10.وسائل الشيعه ، ج 3، ص 21)
130 - محو گناهان
قال على - عليه السلام -:
الصلوات الخمس كفارة لما بينهن ما اجتنب من الكبائر و هى التى قول الله - عز و جل -: (ان الحسنات يذهبن السيئات ) ؛
نمازهاى پنج گانه كفاره گناهانى است كه ميان آنها انجام گرفته است ؛ به شرط آن كه از گناهان كبيره اجتناب شده باشد و همين است گفتار خداوند بزرگ : (نيكيها، بديها را از بين مى برد).
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 10.بحارالانوار، ج 82، ص 237)
131 - مثل نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
فان مثل الصلاة كمثل النهر الجارى ، كلما صلى صلاة كفرت ما بينهما من الذنوب ؛
همانا مثل نماز همچون مثل نهر جارى است ، هرگاه آدمى نماز بگذارد گناهانى راكه ميان دو نماز او سرزده است مى پوشاند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 7)
132 - نماز وسيله تقرب
قال على - عليه السلام -:
تقرب الى الله سبحانه بالسجود و الركوع و الخضوع لعظمته و الخشوع ؛
به وسيله سجده و ركوع و خضوع و خشوع در برابر عظمت خدا به او تقرب جوى .
(غررالحكم ، ص 356)
133 - گرامى ترين چيز
قال على - عليه السلام -:
عباد الله !ان افضل ما توسل به المتوسلون الى الله جل ذكره ، الايمان بالله و برسله و ما جائت به من عند الله ، و اقام الصلاة فانها الملة ؛
اى بندگان خدا! به راستى گرامى ترين چيزى كه بندگان صالح به وسيله او به خداوند تقرب مى جويند، ايمان به خدا و پيامبران ، و آن چه كه از جانب خداوند آورده اندو اقامه نماز مى باشد، زيرا كه نماز ملت است .
(بحارالانوار، ج 77، ص 290.ميزان الحكمة ، ج 5، ص 375)
134 - تاءثير دو ركعت نماز مقبول
قال الصادق - عليه السلام -:
من قبل الله منه صلاة واحدة لم يعذبه ؛
اگر خداوند از كسى دو ركعت نمازش را قبول كند، او را عذاب نمى كند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 22)
135 - وسيله راندن شيطان
قال على - عليه السلام -:
الصلوة حصن الرحمن و مدحرة الشيطان ؛
نماز قلعه خداى بسيار مهربان ، و وسيله اى براى دور كردن شيطان است .
(غررالحكم ، ج 2، ص 166، چاپ دانشگاه )
136 - تاءثير منقطع از جميع خلايق
عن العسكرى - عليه السلام -:
فاذا توجه العبد الى مصلاه ليصلى ، قال الله - عزو جل - لملائكته يا ملائكتى الا ترون هذا عبدى كيف قد انقطع عن جميع الخلائق الى ، و امل رحمتى و جودى و راءفتى اشهدكم انى اخصه برحمتى و كرامتى ؛
زمانى كه بنده جانب مصلايش براى نماز مى ايستد، خداوند به ملائكه اش ‍ خطاب مى كند: اى ملائكه من !آيا نمى بينيد بنده من چگونه از جميع خلق منقطع شده و به طرف من آمده ، در حالى كه اميدوار به رحمت وجود و راءفت من است .شاهد مى گيرم شما را، به درستى كه رحمت و كرامت خود را مخصوص او گردانم .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 22)
137 - نورانيت منزل
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
نوروا منازلكم بالصلاة و قرائة القرآن ؛
به خانه هايتان با خواندن نماز، و قرائت قران ، نورانيت ببخشيد.
(كنزالعمال ، ج 15، ص 392، حديث 41518)
138 - نماز وسيله خاموشى آتشها
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ما من صلاة يحضر وقتها الا نادى ملك بين يدى الناس : ايها الناس ! قوموا الى نيرانكم التى اوقدتموها على ظهوركم فاطفئوها بصلاتكم ؛
هيچ نمازى نيست مگر اينكه چون وقت آن فرا مى رسد فرشته اى در پيش ‍ روى مردمان ندا مى كند: اى مردم ! برخيزيد به سوى آتشى كه بر پشت خودافروخته ايد، تا آن را با نماز خويش خاموش كنيد.
(محجة البيضاء، ج 1، ص 339)
139 - مونس نمازگزار در قبر
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان الصلاة تاتى الى الميت فى قبره بصورة شخص انور اللون يونسه فى قبره و يدفع عنه اهوال البرزخ ؛
نماز به صورت انسانى سفيد چهره وارد قبر ميت شده و با او انس مى گيرد و وحشتهاى برزخ را از او برطرف مى كند.
(لالى الاخبار، ج 4، ص 1.الحكم الزهراء، ص 283)
140 - نماز وسيله پاكسازى از كبر
قال على - عليه السلام -:
فرض الله الايمان تطهيرا من الشرك و الصلوة تنزيها عن الكبر ؛
خداوند، ايمان را براى پاكسازى انسانها از شرك واجب كرده است ، و نماز را براى پاكسازى از كبر.
(نهج البلاغه ، كلمات قصار 252)
141 - تاءثير انتظار نماز
قال الصادق - عليه السلام -:
من اقام فى مسجد بعد صلوته انتظارا للصلوة فهو ضيف الله و حق على الله ان يكرم ضيفه ؛
كسى كه بعد از هر نماز در مسجد بايستد، در حاليكه انتظار نماز بعدى را مى كشد، پس او مهمان خدا است ، و بر خداست كه مهمانش را اكرام كند.
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 78)
142 - انوار الهى
قال الباقر - عليه السلام -:
المرء المسلم باذن الله - عز و جل - مادام فى الصلوة لم يزل الله - عز و جل - ينظر اليه حتى يفرغ من صلاته ؛
فرد مسلمان تا هنگامى كه به نماز ايستاده خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد كرد و انوار الهى شامل اوست تا وقتى كه انسان از نمازش فارغ گردد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 227)
143 - ريزش خطاها
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان العبد المسلم اذا قام الى الصلاة تحانت عنه خطاياه كما تحانت ورق هذه الشجرة ؛
همانا كه بنده مسلمانى وقتى كه براى نماز مى ايستد، ساقط مى شود از او خطاياى او، چنان كه ساقط مى شوند برگهاى اين درخت .
(بحارالانوار، ج 82، ص 208)
144 - دورى جسم نمازگزار از آتش
قال الباقر - عليه السلام -:
فما من مؤ من يوافق تلك الساعة ان يكون ساجدا او راكعا او قائما الا حرم الله جسده على النار ؛
هيچ مؤ منى نيست كه در چنين وقت نماز در حال سجود و يا ركوع يا قيام باشد، مگر اين كه خدا جسمش را بر آتش حرام كرده است .
(جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 27)
145 - شهادت زمين در قيامت
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ما من رجل يجعل جبهته فى بقعة من بقاع الارض الا شهدت له بها يوم القيامة ؛
هر انسانى كه پيشانى خود را براى سجده بر قطعه اى از زمين بگذارد، آن زمين در روز قيامت به نفع وى شهادت خواهد داد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 474.مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 175)
146 - نماز بى تاءثير
فيما اوحى الله الى داود - عليه السلام -:
و كم ركعة طويلة فيها بكاء بخشية قد صلاها صاحبها لاتساوى عندى فتيلا حين نظرت فى قلبه فوجدته ان سلم من الصلاة و برزت له امراءة و عرصت عليه نفسها اجابها و ان عامله مؤ من خانه ؛
خداوند تبارك و تعالى به حضرت داود وحى نمود: چه بسا نمازگزار كه ركعتى طولانى با گريه طولانى از خوف پروردگار مى خواند كه در نزد من به فتيلى ارزش ندارد؛ چون هنگامى كه نظر درقلب او كردم ، ديدم كه اگر نمازش را سلام دهد و زنى بر او عرضه شود، فورا او را اجابت مى نمايد و يا اگر مؤ منى با او معامله اى كند به او خيانت مى كند.
(بحارالانوار، ج 14، ص 43.عدة الداعى ، ص 230)
147 - تاثير سجده طولانى
قال الصادق - عليه السلام -:
ان العبد اذا سجد فاطال السجود نادى ابليس ؛
وقتى بنده به سجده افتاد و سجده اش را طول داد، شيطان فرياد مى زند.
(اصول كافى ، ج 3، ص 264)
148 - نماز، وسيله تقرب بنده
قال الرضا - عليه السلام -:
(الصلوة ) طلب الوصال الى الله من العبد؛
(نماز) مطالبه وصال و تقرب بنده به سوى خداوند است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 264)
149 - رفع بلا به وسيله نمازگزار
قال الصادق - عليه السلام -:
ان الله يدفع بمن يصلى من شيعتنا عمن لايصلى من شيعتنا و لو اجمعوا على ترك الصلوة لهلكوا؛
همانا خداوند به وسيله شيعيانى كه نماز به جا مى آورند، از شيعيان بى نماز (بلا) را دفع مى كند، ولى اگر همه تارك نماز بودند، هر آينه همه هلاك مى شدند.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 184)
150 - نماز كفاره گناهان
راءى النبى - صلى الله عليه وآله - رجلا يقول : اللهم اغفرلى و لا اراك تفعل فقال له - صلى الله عليه وآله -: لم يسوء ظنك قال : لانى اذنبت فى الجاهلية و الاسلام فقال - صلى الله عليه وآله -: اما ما اذنبت فى الجاهلية فقد محاه الايمان و فقلت فى الاسلام ، الصلوة الى الصلوة كفارة لما بينهما؛
رسول خدا (ص ) مردى را ديد كه چنين مى گويد: خدايا مرا بيامرز و نمى بينم تو را كه مرا بيامرزى ، رسول گرامى به او فرمودند: به خدا سوء ظن نداشته باش ، آن مرد گفت : من در جاهليت (قبل از اسلام ) و بعد از اسلام گناه كردم ، حضرت فرمودند: اما گناهانى كه در جاهليت كردى ، ايمان و اسلام ، آنها را محو كرده است و گناهى كه در اسلام مرتكب شده اى ، كفاره گناهان بين دو نماز از اين نماز تا نماز بعدى است .
(مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 16)
151 - شست و شوى بدن از آلودگى
قال على - عليه السلام -:
و شبهها رسول الله - صلى الله عليه وآله - بالحمة تكون على باب الرجل فهو يغتسل منها فى اليوم و الليلة خمس مرات فما عسى ان يبقى عليه من الدرن ؛
پيامبر خدا (ص ) نماز را به چشمه آب گرم كه بر در خانه شخص باشد و روزى پنج نوبت خود را در آن شست و شو دهد، تشبيه كرد و فرمود: آيا با چنين شست و شوها چيزى از آلودگى بر بدن باقى مى ماند.
(نهج البلاغه ، خطبه 199)
152 - نجات از عذاب
قال الصادق - عليه السلام -:
يوتى بشيخ يوم القيامة فيدفع اليه كتابه ظاهره مما يلى الناس و لايرى الا مساويا فيطول ذلك عليه ، فيقول : يا رب اءتاءمرنى الى النار؟فيقول الجبار جل جلاله : يا شيخ انا استحيى ان اعذبك و قد كنت تصلى لى فى دار الدنيا اذهبوا بعبدى الى الجنة ؛
پيرمردى را در قيامت حاضر مى كنند، سپس پرونده عملش را به دستش ‍ مى دهند، پرونده به صورتى است كه مردم آن را مى بينند و در آن پرونده جز بديهاى او نمى نگرند.اين برنامه به طول مى انجامد تا پيرمرد به حضرت حق عرض مى كند: امر مى كنى كه مرا به آتش ببرند؟ خطاب مى رسد: اى پيرمرد!من حيا مى كنم تو را عذاب كنم ، در حالى كه در دنيا براى من نماز خواندى ، اى ملائكه !بنده مرا به بهشت ببريد.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 35، بحارالانوار، ج 82، ص 204
- پاكى از گناهان به وسيله نماز پنجگانه
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
تحترقون تحترقون فاذا صليتم الفجر غسلتها، ثم تحترقون تحترقون فاذا صليتم الظهر غسلتها، ثم تحترقون تحترقون فاذا صليتم العصر غسلتها، ثم تحترقون فاذا صليتم المغرب غسلتها، ثم تحترقون فاذا صليتم العشاء غسلتها، ثم تنامون فلايكتب عليكم حتى تغسلوا؛
اعمالتان ، شما را به دوزخ رهنمون مى سازد و گويى آتش شما را در بر گرفته است تا آن كه نماز بامداد را به جاى آوريد و بدين گونه گناهان شما پاك مى گردد، پس گناهان باز شما را به دوزخ مى راند، تا آن كه نماز ظهر را به جاى آوريد و بدين ترتيب گناهانتان را پاك كنيد.باز ارتكاب گناهان شما را مستوجب آتش مى كند تا آن كه نماز عصر را به جاى آوريد و گناهانتان را بدين صورت پاك كنيد.و بدين ترتيب نماز مغرب گناهان عصر را مى زدايد و نماز عشاء گناهان پيش از خود را پاك مى كند، سپس به خواب مى رويد و تا آن گاه كه از خواب برخيزيد بر شما گناهى نوشته نخواهد شد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183. بحارالانوار، ج 82، ص 224)
154 - ريزش گناه به وسيله نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان المسلم اذا توضا و صلى الخمس تحاتت خطاياه كما تحاتت الورق ؛
همانا مسلمان هنگامى كه وضو مى گيرد و نماز پنجگانه را مى خواند، گناهانش مى ريزد ؛ مثل اين كه برگ از شاخه درخت مى ريزد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 235)
155 - نماز ناظر بر اعمال
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة تنظر و لاتنظر بها؛
نماز ناظر به همه چيز است و چيزى به نماز نظارت ندارد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183)
156 - آثار رعايت و مراقبت از نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
تكتب الصلوة على اربعة اسهم : الى ان قال : فاذا هو اتم ركوعها و سجودها و اتم سهامها صعدت الى السماء لها نور بتلاءلو و فتحت لها ابواب السماء و تقول حافظت على حفظك الله و تقول الملائكة صلى الله على صاحب هذه الصلوة و اذا لم يتم سهامها صعدت ولها ظلمة و غلق ابواب السماء دونها و تقول ضيعتنى الله و ضرب بها وجهه ؛
نماز بر چهار قسمت نوشته شده است :
1 - زمانى كه نمازگزار ركوع و سجود نمازش را كامل به جا آورد و قسمتهاى نماز را كه كامل كرد (اين نماز) به آسمان صعود مى كند، در حالى كه نور از او تلالو مى كند و ابواب آسمان براى او گشاده مى شود.
2 - (و خطاب به نمازگزار) مى گويد، مرا محافظت كردى خدايت محافظت كند و ملائكه مى گويند درود بر صاحب اين نماز.
3 - و زمانى كه قسمتهاى نماز كامل گزارده نشود (به آسمان ) صعود مى كند، در حالى كه تاريك و ظلماتى است و ابواب آسمان به رويش بسته مى شود.
4 - (و خطاب به نمازگزار) مى گويد ضايع كردى مرا، خدا تو را ضايع كند در اين حال نماز را به چهره (اين نمازگزار) مى زنند.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 173)
157 - توجه خدا به نمازگزار
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا قام العبد المؤ من فى صلاته نظر الله - عز و جل - اليه ؛
وقتى كه بنده مؤ من به نماز مى ايستد، خداوند سبحان به او نظر مى كند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 21)
158 - نماز، مانع عذاب
عن عبدالرحمن بن سمرة قال :
كنا عند رسول الله - صلى الله عليه وآله - يوما، فقال : رايت البارحة عجايب فقلنا: يا رسول الله و ما رايت حدثنا به فداك انفسنا و اهلونا و اولادنا (الى ان قال ...)قال - صلى الله عليه وآله - و رايت رجلا من امتى قد احتوشته ملائكة العذاب فجائته صلوته فمنعته منه ؛
عبدالرحمن بن سمره گفت : روزى خدمت رسول گرامى اسلام (ص ) بودم ، حضرت فرمودند: من ديشب عجايبى ديدم . عرض كردم : يا رسول الله ، چه ديديد؟ براى ما بيان بفرماييد، جان و اهل و اولاد ما فداى تو باد! حضرت فرمودند: ديدم مردى از امت مرا كه ملائكه عذاب او را محاصره كرده بودند در اين حال نمازش آمد و مانع از عذابش شد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183)
159 - نزول رحمت بر نمازگزار
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا قام المصلى الى الصلاة نزلت عليه الرحمة من اعنان السماء الى الارض ؛
زمانى نمازگزار به نماز مى ايستد، از فضاى آسمان بر زمين رحمت بر او نازل مى شود.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 21)
160 - نماز موجب بخشش گناهان
قال على - عليه السلام -:
ما اهمنى ذنب امهلت بعده حتى اصلى ركعتين و اسال الله العافية ؛
گناهى كه پس از ارتكاب آن فرصت يافته ام كه دو ركعت نماز بخوانم و از خداى بزرگ آمرزش بخواهم مرا غمگين نساخته است .
(نهج البلاغه ، كلمات قصار، 299)
161 - تقرب به وسيله نماز
قال على - عليه السلام -:
تعاهدوا امر الصلاة و حافظوا عليها، و استكثروا منه ، و تقربوا بها فانها كانت على المؤ منين كتاباموقوتا ؛
امر نماز را مراعات كنيد و آن را محافظمت نماييد و بسيار به جا آوريد و با آن به خدا تقرب جوييد، زيرا نماز (بر مؤ منين فريضه است نوشته شده و وقت آن تعيين گرديد.
(نهج البلاغه ، خطبه 199)
162 - نماز، طريق كوبيدن درب خانه خدا
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان المصلى ليقرع باب الملك : و انه من يدم قرع الباب يوشك ان بفتح له ؛
همانا نمازگزار درب خانه خداوند را مى كوبد و هركس پيوسته درى را بكوبد عاقبت به روى او باز خواهد شد.
(نهج الفصاحه ، ص 827)
163 - عامل ورود بهشت نماز واقعيت
قال الصادق - عليه السلام -:
ان ربكم لرحيم يشكر القليل ، ان العبد ليصلى الركعتين يريد بها وجه الله فيدخله الله به الجنة ؛
همانا پروردگار شما مهربان است ، عمل كم را تقدير مى كند، هر آينه انسان دو ركعت نماز محض خدا به جاى آورد، خداوند به سبب آن نماز، او را وارد بهشت مى كند.
(مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 316)
164 - ملاقات پروردگار
قال الصادق - عليه السلام -:
هذه الصلوات الخمس المفروضات من اقامهن و حافظ على مواقيتهن لقى الله يوم القيامة ؛
كسى كه اين نمازهاى پنجگانه را به پا دارد و محافظت از اوقات آن نمايد، پروردگار را روز قيامت ملاقات مى كند.
(ثواب الاعمال ، ص 70)
165 - ميزان توجه قيس به نماز
قال الرضا - عليه السلام -:
ان رجلا من اصحاب على - عليه السلام - يقال له قيس كان يصلى فلما صلى ركعة اقبل اسود قصار فى موضع السجود فلما نحى جبينه عن موضعه ، تطوق الاسود فى عنقه ثم انساب فى قميصه ؛
مردى از اصحاب على (ع ) كه به او قيس مى گفتند، به نماز ايستاد.وقتى ركعتى خواند ناگهان مار سياهى آمد، و در موضع سجده قيس قرار گرفت ، قيس با بى توجهى كامل به ركوع و سجود رفت .وقتى پيشانى از موضع سجده برداشت ، مار به گردن قيس پيچيد.سپس از يقه وارد پيراهن او شد.ولى اين بنده صالح خدا كه حقيقت نماز را دريافته بود به نمازش ادامه داد و آسيبى هم از مار نديد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 246)
166 - معناى حقيقى نماز
فقه الرضا - عليه السلام - سئل بعض العلماء من ال محمد - صلى الله عليه وآله - فقيل له جعلت فداك ما معنى الصلوة فى الحقيقة قال : صلة الله للعبد بالرحمة وطلب الوصال الى الله من العبد اذا كان يدخل بالنية و يكبر بالتعظيم و الاجلال و يقرء بالترتيل و يركع بالخشوع و يرفع بالتواضع و يسجد بالذل و الخضوع و يتشهد بالاخلاص مع الامل و يسلم بالرحمة و الرغبة ، و ينصرف بالخوف و الرجاء فاذافعل اداها بالحقيقة ؛
از امام رضا (ع ) سؤ ال شد: فدايت شوم معناى حقيقى نماز چيست ؟ امام رضا (ع ) فرمود: نماز صله و موهبتى است از طرف خداوند مهربانى براى بنده از راه رحمت و عنايت ، و نماز مطالبه وصال و تقرب بنده به سوى خداوند است .وقتى با نيت داخل نماز گرديد، و با تعظيم و اجلال هرچه بيشتر براى خداوند تكبير گفت ، و با ترتيل قرائت كرد و با خشوع ركوع كرد، و با تواضع از ركوع بلند شد و با ذلت و خضوع سر به سجده گذاشت ، و با اخلاص و آرزو تشهد خواند، سپس نمازش را با رغبتى تمام و با اميد به رحمت واسعه الهى سلام دادو به پايان رساند، در حالى كه بين خوف و رجاء باشد (چون نمى داند كه آيا نمازش مقبول درگاه حضرت حق قرار گرفته يا خير؟) پس هرگاه چنين نمازى به جا آورد، رعايت مسائل ياد شده را نموده ، نمازى با حقيقت به جا آورده است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 246. مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 264)
167 - نماز، نشانه ايمان
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
علم الايمان الصلاة ، اول ما يحاسب عليه الصلاة ، ان اول ما فرض الله على عباده الصلاة و اخر ما يبقى عند الموت الصلاة ، و اول ما يحاسب به يوم القيامة الصلاة فمن اجاب فقد سهل عليه ما بعده ، و من لم يجب فقد اشتد ما بعده ؛
نشانه ايمان نماز است ، اول آن چه از آن حساب مى شود نماز است ، همانا اول آن چه خداوند بر بندگانش واجب كرده نماز است ، آخر آن چه هنگام مرگ (براى يارى مى ماند) نماز است ، اول چيزى كه روز قيامت به حساب آن رسيدگى مى شود نماز است ، هركس جواب داد ما بعد آن آسان شده است ، و هركس نتواند جواب دهد ما بعد آن سخت تر خواهد شد.
(اصول وافى ، ج 2، ص 65)
168 - كفايت خداوند برنماز
قال ابوالحسن الرضا - عليه السلام -:
....و انى اقبلت يوما من الفرع فحضرت الصلاة فنزلت ، فصرت الى ثمامة ، فلما صليت ركعة اقبل افعى نحوى فاقبلت على صلابتى لم اخففها، و لم يتنقص منها شى ء فدنا منى ثم رجع الى ثمامة ، فلما فرغت من صلاتى و لم اخفف دعائى دعوت بعضهم معى فقلت دونك الافعى ، تحت الثمامة فقتله ، و من لم يخف الا الله كفاه ؛
همانا من نيز روزى در فرع بودم ، وقت نماز فرا رسيد، پس من پياده شدم و رفتم به سوى بوته (ثمامه )،(در بيابان عربستان گاهى بوته اى به قدر يك درخت وجود دارد كه از سايه اش به خوبى مى توان استفاده كرد).همين كه به نماز ايستادم و دو ركعتى خواندم ، يك افعى نزديك آمد ودر كنارم قرار گرفت . و من متوجه نماز شدم و از آن نكاستم و كم نكردم افعى به من نزديك شد و سپس به طرف بوته برگشت .وقتى كه از نماز فارغ شدم و دعا و تعقيباتم را نيز تخفيف نداده بودم ، بعضى يارانم را كه همراه ما بودند، فرا خواندم و گفتم : پشت سر شم زير بوته افعى است .پس او را كشتند، آن گاه امام (ع ) فرمود: هر كس از غير خدا نترسد، خداوند او را كفايت مى نمايد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 246)
169 - تمسك و استعانت از نماز
قال الصادق - عليه السلام -:
كان على - عليه السلام - اذا اماله امر فزع قام الى الصلاة ثم تلا هذه الاية (استعينوا بالصبر و الصلاة ) ؛
شيوه على (ع ) چنان بود كه چون مشكل مهمى براى او پيش مى آمد، به نماز مى ايستاد و اين آيه را مى خواند: (...واستعينوا بالصبر و الصلاة ).
(تفسير درالمنثور، ج 1، ص 67)
170 - بيشترين سعى و قصد
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ليكن اكثر همك الصلاة ، فانها راءس الاسلام بعد الاقرار بالدين ؛
بيشترين سعى و قصد تو نماز باشد، زيرا آن پس از اقرار بدين سر اسلام است .
(ميزان الحكمة ، ج 5، ص 366. بحارالانوار، ج 77، ص 127)
171 - نماز، همچون ستون خيمه
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
مثل الصلاة مثل عمود الفسطاط، اذا ثبت العمود نفعت الاطناب و الاوتاد و الغشاء، و اذا انكسر العمود لم ينفع طنب و لا وتد و لاغشاء ؛
نماز مانند ستون خيمه است ، هرگاه كه ستون ثابت شد طنابها و ميخها و پوشش فايده مى دهد، و آن گاه كه ستون شكسته شد طناب و نه ميخ و نه پوشش فايده نمى دهد.
(فروع كافى ، ج 3، ص 266)
172 - طالب خشنودى خدا
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ليست الصلاة قيامك و قعودك ، انما الصلاة اخلاصك و ان تريد بها الله وحده ؛
نماز برخاستن و نشستن تو نيست ، جز اين نيست نماز خالص قرار دادن تو است و اين كه به آن خشنودى تنها خدا را بخواهى .
(اصول وافى ، ج 2، ص 109.شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 1، ص ‍ 325)
173 - نماز و برطرف شدن اندوه
قال الصادق - عليه السلام -:
مايمنع احدكم اذا دخل عليه غم من غموم الدنيا ان يتوضا ثم يدخل المسجد فيركع ركعتين يدعوالله فيهما، اما سمعت الله تعالى يقول : (واستعينوا بالصبر و الصلاة ) ؛
چه مانعى دارد كه چون يكى از شما غم و اندوهى از غمهاى دنيا بر او درآمد، وضو بگيرد و به مسجد برود و دو ركعت نماز بخواند و براى رفع اندوه خود خدا را بخواند مگر نشنيده اى كه خدا مى فرمايد: (واستعينوا بالصبر و الصلاة ).
(مجمع البيان ، ج 1، ص 100.وسائل الشيعه ، ج 5، ص 263)
174 - سه خلصت نمازگزار
قال الصادق - عليه السلام -:
للمصلى ثلاث خصال : اذا قام فى صلاته يتناثر على البر من اعناق السماء الى مغرق راءسه و تحف به الملائكة من تحت قدميه الى اعناق السماء و ملك ينادى : ايها المصلى !لو تعلم من تناجى ما انفتلت ؛
براى نمازگزار سه فايده است :
1 - هرگاه به نماز مى ايستد از بالاى فضا تا فرق سر او نيكوييها ريزش ‍ دارد.
2 - فرشتگان از زير پا تا بالاى آسمان بر او احاطه دارند.
3 - فرشته اى به او ندا مى دهد كه اى نمازگزار!اگر بدانى با كه مناجات مى كنى ، نماز را به پايان نمى بردى .
(ثواب الاعمال ، ص 62.بحارالانوار، ج 82، ص 206)
175 - بهترين عمل
عن ابوذر - رحمة الله عليه - قال :
يا رسول الله !امرتنى بالصلاة .فما الصلاة ؟قال : خير موضوع فمن شاء اقل و من شاء اكثر ؛
ابوذر به پيامبر (ص ) عرض كرد: يا رسول الله امر كن مرا به نماز، و گفت : نماز چيست ؟ فرمود: بهترين چيز است ، هركس بخواهد كم به جا مى آورد يا زياد انجام مى دهد.
(ميزان الحكمة ، ج 5، ص 368)
176 - توجه ملك الموت به نمازگزار
قال الباقر - عليه السلام -:
ان ملك الموت قال لرسول الله - صلى الله عليه وآله -: ما من اهل بيت مدر و لاشعر فى بر و لا بحر الا و انا اتصفحهم فى كل يوم خمس مرات عند مواقيت الصلاة ؛
همانا، ملك الموت به رسول خدا (ص ) گفت : هيچ اهل خانه اى و صاحب جامه اى در خشكى و دريا نيست ، مگر اين كه من در هر روز پنج بار هنگام نماز از آنها مى گذرم .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 79)
177 - نماز همراه زكات ، باعث تقرب
قال على - عليه السلام -:
ان الزكاة جعلت مع الصلاة قربانا لاهل الاسلام ؛
همانا زكات همراه نماز مايه تقرب مسلمانان به خداوند است .
(نهج البلاغه ، ص 199)
178 - نشانه قبولى نماز
قال الصادق - عليه السلام -:
من احب ان يعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل فلينظر هل منعته صلاته عن الفحشاء و المنكر فبقدر ما منعته قبلت منه ؛
هركس دوست دارد بداند نمازش قبول شد يا نه ، ببيند كه آيا نمازش او را از گناه و زشتى بازداشته يا نه ؟پس به هر قدر كه نمازش او را از گناه بازداشته به همان اندازه نمازش قبول شده است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 198)
179 - اثر وضوى خوب و خواندن نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان المسلم اذا توضا فاحسن الوضوء ثم صلى الصلوات الخمس تحاتت خطاياه كما تحاتت هذا الورق ؛
هنگامى كه مسلمان وضو بگيرد و خوب وضو بگيرد، سپس نمازهاى پنجگاه را به جا آورد، گناهان او فرو مى ريزد، همان گونه كه برگهاى اين شاخه فرو ريخت .
(بحارالانوار، ج 82، ص 319)
180 - رهايى از گرما، با نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا اشتد الحر فابردوا بالصلاة فان الحر من فيح جهنم ؛
هر وقت گرما و شدت آن بر شما سخت گرفت ، توسط نماز آن را خنك كنيد؛ زيرا گرما و حرارت از جوشش جهنم است .
(بحارالانوار، ج 80، ص 15)
181 - تاءثير نماز در آينده
روى ان فتى من الانصار كان يصلى الصلاة مع رسول الله و يرتكب الفواحش فوصف ذلك لرسول الله - صلى الله عليه وآله - فقال ان الصلاته تنهاه يوما ما، فلم يلبث ان تاب ؛
روايت شده جوانى از قصار در نماز جماعت با پيامبر خدا (ص ) شركت مى كرد، ولى كارهاى زشت را نيز مرتكب مى شد.به حضرت رسول (ص ) خبر دادند، حضرت فرمود: بالاخره نمازش روزى او را نجات خواهد داد و از كارهاى زشت بازش مى دارد، پس مدتى نگذشت كه جوان توبه كرد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 198)
182 - نماز قلبى
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من صلى ركعتين و لم يحدث فيها نفسه بشى ء من امور الدنيا غفر الله له ذنوبه ؛
كسيكه دو ركعت نماز بخواند، بدون آن كه به فكر كارهاى دنيا باشد خداوند گناهانش را مى آمرزد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 240)
183 - التجا به نماز در سختيها
قال عن حذيفة : كان رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا حزبه امر فرع الى الصلاة ؛
شيوه رسول خدا (ص ) چنان بود كه چنانچه مشكلى براى او پيش مى آمد، به نماز پناه مى برد و از آن استعانت مى جست .
(تفسير درالمنثور، ج 1، ص 67)
184 - ثمره نماز كامل
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا كان يوم القيامة يدعى بالعبد فاول شى ء يسئل عنه الصلاة فاذا جاء بها تامة و الا زخ فى النار ؛
هنگامى كه روز قيامت فرا مى رسد، اولين چيزى كه از انسان سؤ ال مى كنند نماز است ، اگر انسان نماز را كامل به جا آورد (در رحمت حق قرار مى گيرد) و اگر چنين نباشد، وى را به درون آتش مى افكنند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 16)
185 - جبران ناراحتى با نماز
عن ابى عبدالله - عليه السلام - قال :
كان على - عليه السلام - اذا هاله شى ، فزع الى الصلاة ، ثم تلى هذه الاية (استعينوا بالصبر و الصلاة ) ؛
هنگامى كه براى اميرالمؤ منين (ع ) مشكلى پيش مى آمد، به نماز پناه مى برد (ناراحتى خود را به طريق نماز جبران مى كرد) و آيه (استعينوا بالصبر و الصلاة ) را تلاوت مى كرد.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 263)
186 - استقبال خدا از نمازگزار
قال الباقر - عليه السلام -:
اذا استقبل المصلى القبلة استقبل الرحمن بوجهه ؛
آن گاه كه نمازگزار رو به قبله نمايد، خداوند رحمان به صورتش رو مى آورد.
(اصول وافى ، ج 2، ص 58)
187 - آتش گناه را با اقامه نماز خاموش كنيد
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا بنى ادم ! فاطفئوا عنكم ما او قد تموه على انفسكم فيقومون فيتطهرون ، فتسقط خطاياهم من اعينهم و يصلون فيغفر لهم ما بينهما ثم توقدون فيما بين ذلك .فاذا كان عند صلاة الاولى نادى يا بنى ادم ، قوموا فاطفئوا ما اوقدتم على انفسكم فيقومون و يتطهرون ، و يصلون فيغفر لهم ما بينهما، فاذا حضرت العصر فمثل ذلك ، فاذا حضرت المغرب فمثل ذلك ، فاذا حضرت العتمة ، فمثل ذلك فينامون و قد غفرلهم ، ثم قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - فمدلج فى خير و مدلج فى شر ؛
اى فرزندان آدم ! آتشى را كه با دست خود افروخته ايد خاموش كنيد پس بر مى خيزند و وضو مى گيرند ؛ بعد از آن ، گناهان و معاصى شان ساقط مى شود، و آن هنگام كه نماز مى خوانند، هرچه از زشتيها، كه در مابين دو نماز مرتكب شده اند، بخشوده مى شود ؛ مجددا در مابين دو نماز آتش ‍ مى افروزند.همين كه هنگام نماز ظهر فرا رسد.منادى حق ندا دردهد كه اى انسانها برخيزيد، و آتشى را كه براى سوزاندن خويش برافروخته ايد خاموش كنيد، پس بر مى خيزند و وضو مى گيرند و نماز به جا مى آورند، آن گاه هرچه كه در مابين دو نماز مرتكب شده بودند بخشوده مى شود.و هرگاه وقت نماز عصر فرا رسد، چنين است كه در نماز ظهر گذشت ، (يعنى ، با اقامه نماز عصر، گناهان گذشته وى آمرزيده مى گردد) و با فرارسيدن وقت نماز مغرب و اقامه آن ، معصيتهاى قبل از مغرب او آمرزيده مى شود.سپس ‍ مى خوابند در حالى كه آمرزيده شده اند و چيزى از گناهان بر آنان نيست .بعد از آن گروهى در راه خير سير مى كنند و گروهى در راه شر.
(بحارالانوار، ج 82، ص 224)
188 - نماز و بخشش گناهان
قال الصادق - عليه السلام -:
من صلى ركعتين يعلم ما يقول فيهما انصرف و ليس بينه و بين الله - عز و جل - ذنب الا غفره له ؛
كسى كه دو ركعت نماز به جاآورد و بداند كه (در نماز) چه مى گويد، و بعد از اتمام هر نماز گناهى بين او و خداوند باشد خدا او را مى بخشد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 240)
189 - سلام نماز و خروج از معاصى
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا قمت الى الصلاة و توجهت و قراءت ام الكتاب و ماتيسر من السور، ثم ركعت ، فاتممت ركوعها و سجودها و تشهدت و سلمت ، غفر لك كل ذنب فيما بينك و بين الصلاة التى قدمتها الى الصلاة المؤ خرة فهذا لك فى صلاتك ؛
هرگاه به نماز ايستادى و توجه كردى (به سوى خداوند و با حضور قلب ، به پيشگاه او قرار گرفتى ) و فاتحة الكتاب را قرائت نمودى و در حد امكان و ميسور، از سوره هاى (كوچك ويا بزرگ ) قرآن خواندى ، سپس ركوع و سجود تام و تمامى انجام دادى ، آن گاه تشهد و سلام دادى ، اثر اين نماز تو، آمرزش تمامى گناهانت مى باشد كه در مابين دو نمازت مى باشد، آن نمازى كه قبلا به جاى آوردى و نمازى كه بعدا خواندى .پس آن چه از نماز عايد تو مى گردد، همانا آمرزش كليه گناهانت مى باشد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 205)
190 - مثل نمازهاى پنجگانه در محو گناهان
تفسير الامام - عليه السلام - قال : قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من صلى الخمس كفر الله عنه من الذنوب ما بين كل صلاتين ، و كان كمن على بابه نهر جار يغتسل فيه خمس مرات لاتبقى عليه من الذنوب شيئا، الا الموبقات التى هى ججد النبوة او الامامة ، او ظلم اخوانه المؤ منين او ترك التقية حتى يضر لنفسه و اخوانه المؤ منين ؛
كسى كه نماز پنجگانه يوميه را به جا مى آورد، خداوند همه گناهان او را، كه در ما بين دو نماز براى او پيش مى آيد، و مثل كسى است كه در جلو خانه اش ‍ نهر آبى جارى باشد و او روزانه پنج بار در آن شستشو نمايد، ديگر گناهى بر او باقى نخواهد گذاشت ، مگر گناهان مهلك ، مانند انكار رسالت ، امامت ، ظلم و ستم به برادران ايمانى ، و يا ترك تقيه تا آن جا كه ضرورى به او يا برادران مؤ من او برسد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 219)
191 - پناه به نماز
عن اميرالمؤ منين - عليه السلام - قال :
اذا راءى احدكم امرئة تعجبه فليات اهله فان عند اهله مثل ما راءى و لا يجعلن للشيطان على قلبه سبيلا ليصرف بصره عنها فاذا لم تكن له زوجة فليصل ركعتين و يحمدالله من فضله فانه يبيح له برحمته ما يغنيه ؛
هرگاه زنى نظر كسى را جلب كرد، فورا با همسرش نزديكى كند، زيرا زنان مانند يكديگر هستند و شيطان را در خود راه ندهد ؛ و اگر كسى داراى همسر نيست ، دو ركعت نماز گزارد و به حمد الهى بپردازد و از خداوند بخواهد براى او همسرى فراهم آورد.
(نورالثقلين ، ج 3، ص 589)
192 - نماز، بازدارنده از فحشاء و منكرات
قال الصادق - عليه السلام -:
اعلم ان الصلاة حجزة الله فى الارض ، فمن احب ان يعلم ما يدرك من نفع صلاته ، فلينظر فان كانت صلاته حجزته عن الفواحش و المنكر فانما ادرك من نفعها بقدر ما احتجز، و من احب ان يعلم ما له عند الله فليعلم ما لله عنده ، و من خلا بعمل فلينظر فيه ، فان كان حسنا جميلا فليمض عليه ، و ان كان سيئا قبيحا فليجتنبه ؛ فان الله - عز و جل - اولى بالوفاء و الزيادة .من عمل سيئة فى السر فليعمل حسنة فى السر و من عمل سيئة فى العلانية فليعمل حسنة فى العلانية ؛
آگاه باشيد، همانا نماز حاجز و حائلى است از طرف خداوند در روى زمين ، پس آن كسى كه دوست دارد بداند كه چه قدر از منافع نمازش را درك كرده ، پس دقت كند و بنگرد كه اگر نمازش حاجز و حائل بين او فواحش و منكرات است ، پس از منافع نماز به قدرى كه از گناه و فواحش دورى كرده ، درك نموده و بهره برده است .اگر كسى مى خواهد بداند چه قدر مقام نزد خداوند دارد.نگاه كند ببيند خداوند متعال نزد او چه قدر مقام دارد؟ وكسى كه عملى را انجام داده پس به دقت در عملش ، بنگرد اگر آن عمل شايسته و نيكو و خالص بود، پس او را ادامه دهد واگر عمل بد و زشتى بود ديگر تكرار نكند و از آن رقم اعمال به شدت اجتناب كند، كه اگر چنين كند به راستى كه خداوند - عز و جل - به وفا و زياد كردن روزيش و برآوردن حاجاتش سزاوارتر است .كسى كه در خلوت مرتكب گناهى مى شود، پس ‍ بايد در خلوت ، حسنه و كار شايسته اى نيز انجام دهد.و چنانچه كسى در جلوت و انظارمردم گناهى كرد، پس بايد آشكارا كار نيكى را نيز انجام دهد.
(بحارالانوار، ج 78، ص 199)
193 - هفت خصلت موجب ايمان كامل است
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا على : سبعة من كن فيه فقد استكمل حقيقة الايمان و ابواب الجنة مفتحة له ؛ من اسبغ وضوئه ، واحسن صلاته ، و ادى زكوة ماله ، و كف غضبه و سجن لسانه ، و استغفر لذنبه ، و ادى النصيحة لاهل بيته ؛
پيامبر اكرم (ص ) فرمود: اى على !هفت خصلت است كه در هر كس باشد حقيقت ايمان را دريافته ، و درهاى بهشت به سوى او گشوده مى گردد.
اول : كسى كه وضوى كامل و شايسته بگيرد.
دوم : نمازش را نيكو ادا كند (و جميع شرايط قبولى نماز را رعايت نمايد).
سوم : زكات مالش را بپردازد.(اموالش را تزكيه كند).
چهارم : خشم خويش را فرو برده و كظم غيظ كن و از اعمال خشم و عصبانيت خود جلوگيرى كند.
پنجم : زبانش را(از هر چه باطل و ناحق است ) ببندد و حبس كند.
ششم : بر گناهان خويش استغفار نمايد.
هفتم : نصايح و اندرز و راهنماييهاى لازم را در حق اهل بيت و فرزندانش ‍ مضايقه نكند، و حق اهل و عيال و اولاد خويش را از نظر نصيحت و هدايت و ارشاد، ادا نمايد.
(مكارم الاخلاق ، ج 2، ص 387)
194 - عبور از صراط
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة جواز على الصراط ؛
نماز جواز عبور از صراط است .
(بحارالانوار، ج 98، ص 168)
195 - اثر نماز ميت
قال الصادق - عليه السلام -:
يدخل على الميت فى قبره الصلاة و الصوم و الحج و الصدقة و البر و الدعاء، و يكتب اجره للذى يفعله و للميت ؛
نماز و روزه و صدقه و نيكى و دعا براى ميت در قبر او داخل مى شود، و اجر و پاداش اين امور را براى ميت و آن را انجام مى دهد، نوشته مى شود.
(بحارالانوار، ج 82، ص 62)
196 - دورى شيطان از نمازگزار
قال الصادق - عليه السلام -:
انظر اذا قمت الى الله فان الشيطان ابعد مايكون من الانسان اذا قام الى الصلاة ؛
بنگر آن گاه كه به درگاه خداوند (براى خدا) مى ايستى ، زيرا شيطان هيچ گاه از انسان دورتر از آن وقتى كه به نماز مى ايستد، نيست .
(جامع الاخبار، ص 211.بحارالانوار، ج 91، ص 243)
197 - نماز پاسدار انسان
قال على - عليه السلام -:
و عن ذلك ما حرس الله عباده المؤ منين بالصلوات و الزكوات ؛
و از اينجاست كه خداوند با نمازها و زكاتها و سختكوشى در نماز، از بندگان با ايمانش پاسدارى مى كند.
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 798)
198 - تقويت روحيه به وسيله نماز
عن الصادق - عليه السلام - قال :
فى قول الله - عز و جل -: (و استعينوا بالصبر و الصلوة ) قال : يعنى بالصبر: الصوم ؛ و قال : اذا نزلت بالرجل النازلة او الشديدة فليصم فان الله - عز و جل - يقول : (استعينوا بالصبر و الصلاة ) ؛
امام صادق (ع ) در تفسير آيه فوق فرمود: خداوند متعال در قرآن مى فرمايد: (از روزه و نماز استعانت جوييد) و مراد از (صبر) در اين آيه (روزه ) است .و سپس فرمود: و هرگاه دشوارى و مشكلى سخت به كسى روى آورد.(روزه ) بدارد، زيرا خداوند متعال مى گويد: (يارى طلبيد و استعانت جوييد از روزه و نماز).
(روضة المتقين ، ج 3، ص 260 و 228)
199 - روح نماز در عالم برزخ
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا وقع الانسان فى قبره .... كان الصلوة عن يمينه و الزكوة عن شماله و البر ظل عليه ، قال الصبر للصلوة و الزكوة و البر: دونكم صاحبكم فان عجزتم عنه فانا دونه ؛
هنگامى كه انسان در قبر خود قرار گرفت ، (نماز) در طرف راست و زكات در طرف چپ وى قرار مى گيرند، و نيكيهايش بر سر وى سايه مى گسترانند ؛ در اين هنگام ، (صبر) به نماز و زكات و نيكيهاى وى مى گويد: صاحب خود را دريابيد و اگر عاجز مانديد من او را كفايت مى كنم و با او خواهم بود.
(سفينة البحار، صبر، ج 2، ص 5)
200 - مقايسه نماز با حج و روزه
فى الحديث :
الحج افضل من الصلاة و الصيام ، لان المصلى انما يشتغل عن اهله ساعة و الصائم بياض يوم و ان الحاج ... يطيل غيبته عن اهله ...؛
در حديث آمده است كه : (حج ) برتر از نماز و روزه است ، زيرا انسان نمازگزار فقط در فرصتى كوتاه از لذات خود صرفنظر مى كند، وروزه دار هم از صبح تا غروب از آن دست مى كشد ولى حاجى ، در فرصتى طولانى ، از زن (و فرزند) خود چشم مى پوشد.
(بحارالانوار، ج 99، ص 18)
201 - حايل آتش دوزخ
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و تكون صلاة العبد عند المحشر تاجا على راءسه و نورا على وجهه و لباسا على بدنه و سترا بينه و بين النار ؛
نماز بنده در محشر تاجى است بر سر او، و موجب نورانيت صورتش ، لباس ‍ براى بدن وى ، و ساتر و حايل بين او و آتش جهنم است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 231)
202 - شفيع نمازگزار
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة شفيع بينه و بين ملك الموت ؛
نماز شفيع نمازگزار در نزد ملك الموت است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 232)
203 - راز سجود بر آدم
و فى الحديث
قال الله تعالى : يا ادم انما امرت الملائكة بتعظيمك بالسجود لك اذكنت وعاء لهذه الانوار و لو كنت سالتنى بهم قبل خطيئتك ان اعصمك منها و ان افطنك لدواعى عدوك ابليس حتى تحرز منها لكنت قد جعلت ذلك ؛
در حديث آمده است : كه خداوند متعال به آدم فرمود: اى آدم البته به عنوان عظمت تو فرشتگان را دستور دادم تا در برابرت سجده كنند به خاطر آن كه در ذات و سرشت تو نور ولايت جاى دارد.
(بحارالانوار، ج 11، ص 192)
204 - اثر خلوص در نماز
عن ابى عبدالله - عليه السلام - قال :
فى التورية مكتوب : يابن ادم ، تفرغ لعبادتى ، املاقلبك غنى و لا اكلك الى طلبك ، و على ان اسد فاقتك و املاقلبك خوفا منى ، و ان لا تفرغ لعبادتى ، املاقلبك شغلا بالدنيا ثم لااسد فافتك و اكلك الى طلبك ؛
در تورات نوشته شده است : اى پسر آدم ، فارغ شو از براى عبادت من ، تا پر كنم قلب تو را از بى نيازى و واگذار نكنم تو را به سوى طلب خويش ، و بر من است كه ببندم راه فقر تو را و پر كنم دل تو را از خوف خويش و اگر فارغ نشوى براى عبادتم ، پر كنم دول تو را از اشتغال به دنيا پس از آن نبندم فقر تو را و واگذارم تو را به سوى طلبت .
(اصول كافى ، ج 2، ص 83)
205 - نماز محبوب پارسايان
قال على - عليه السلام -:
الصلاة قربان كل تقى ، و الحج جهاد كل ضعيف ، و لكل شى ء زكاة و زكاة البدن الصيام ، و جهاد المراة حسن التبعل ؛
نماز وسيله تقرب و نزديك شدن هر پارسايى به خداست ، و حج ، جهاد افراد ناتوان است ، هرچيزى زكات دارد و زكات و پاك كردن بدن ، روزه گرفتن است .جهاد زن هم خوب شوهردارى كردن مى باشد.
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 1152)
206 - تقسيم نماز بين خدا وبنده
حديث قدسى :
قسمت الصلوة بينى و بين عبدى : فنصفها لى ، و نصفها لعبدى ، فاذا قال : (بسم الله الرحمن الرحيم ) يقول الله : ذكرنى عبدى .و اذا قال : (الحمد لله ) يقول الله : حمدنى عبدى و اثنى على .و هو معنى (سمع الله لمن حمده ) و اذا قال : (الرحمن الرحيم ) يقول الله : عظمتى عبدى .و اذا قال : (مالك يوم الدين ) يقول الله : مجدنى عبدى (و فى رواية : فوض الى عبدى ) و اذا قال : (اياك نعبد و اياك نستعين ) يقول الله : هذا بينى و بين عبدى .و اذا قال : (اهدنا الصراط المستقيم ) يقول الله : هذا لعبدى و لعبدى ما سئل ؛
من نماز را بين خود و بنده ام تقسيم كرده ام ، نيمى از آن من است و نيمش از آن بنده ام .پس چون بنده گفت : (بسم الله الرحمن الرحيم )، خدا گويد: (بنده ام مرا ياد كرد) و چون بنده گفت : (الحمد لله ) خدا فرمايد: (بنده ام مرا سپاس گزارد و ستايش گفت ).و اين است معنى (سمع الله لمن حمده ) و چون گفت : (الرحمن الرحيم ) خداوند گويد: (بنده ام مرا تعظيم كرد).و چون گفت : (مالك يوم الدين ) خدا گويد: (بنده ام مرا تمجيد كرد).(و در روايتى ديگر، كار خود را به من واگذار كرد).و چون گفت : (اياك نعبد و اياك نستعين ) خدا مى فرمايد: (اين بين من و بنده من است ).و چون گفت : (اهدنا الصراط المستقيم ) خداوند مى فرمايد: (اين از آن بنده من است و بنده ام آن چه بخواهد از آن اوست ).
(المحجة البيضاء، ج 1، ص 388)
207 - بهره بردارى از نماز
قال الصادق - عليه السلام -:
اعلم ان الصلوة حجزة الله فى الارض فمن احب ان يعلم ما يدرك من نفع صلوته فلينظر فان كانت صلوته حجرته عن الفواحش و المنكر فانما ادرك من نفعها بقدر ما احتجر ؛
بدان حقيقت نماز نگهبان الهى در زمين است پس كسى كه مى خواهد بداند چه بهره اى از نماز مى برد بايد ملاحظه كند كه نماز چه اندازه او را از زشتى و بدى ما حفظ مى كند و به همان اندازه كه حفظ مى كند بهره برده است .
(بحارالانوار، ج 78، ص 199)
208 - اجر نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة ...مفتاحا للجنة و مهورا لحور العين و ثمنا للجنة ؛
نماز موجب فتح و گشايش ابواب جنت براى او مى باشد و مهريه حورالعين و ثمن و بهاى بهشت است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 231)
209 - حق نماز را چه كسانى مى شناسند؟
قال على - عليه السلام -:
و قد عرف حقها (الصلوة ) رجال من المؤ منين الذين تشغلهم عنها زينة متاع ، و لاقرة عين من ولد و لا مال ، يقول الله سبحانه : (رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة ) ؛
حق نماز را مؤ منين شناخته اند كه نه زينت هاى دنيا، نه نور چشمى ها از فرزند و مال ، آنان را از عبادت پروردگارشان باز نمى دارد زيرا كه خداوند سبحان ميگويد: (مردانى هستند كه تجارت و داد و ستد آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات باز نمى دارد).
(نهج البلاغه ، خطبه ، 199)
210 - نماز، فروتنى كامل
قال على - عليه السلام -:
و عن ذلك ما حرس الله عبده المؤ منين بالصلوات و الزكوات ، و مجاهدة الصيام فى الايام المفروضات ... لما فى ذلك من تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا ؛
خداوند بندگان با ايمانش را از تبهكارى و ستمگرى و گردنكشى به وسيله نمازها و زكات ها و سعى در گرفتن روزه ها در روزه هايى كه واجب نموده است ، حفظ مى كند....؛ زيرا در نماز انسان صورتهاى آزاده و نيكو را از روى فروتنى در پيشگاه الهى بر خاك مى مالد.
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 798)
211 - تاءثير تكبيرة الاحرام
قال الباقر - عليه السلام -:
اذا احرم العبد المسلم فى صلوته ، اقبل الله اليه بوجهه و وكل به ملكا يلتقط القران من فيه التقاطا فاذا اعرض ، اعرض الله عنه و وكله الى الملك ؛
هنگامى كه بنده اى مسلمان تكبيرة الاحرام نماز را مى گويد، خداوند به طرف او توجه مى كند، و موكل مى كند بر او ملكى را تا آن چه كه قرائت مى كند از او دريافت كند، پس وقتى از نماز فارغ شد خداوند او را به همان ملك مى سپارد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 173)
212 - سرالله اكبر
عن اميرالمؤ منين - عليه السلام - انه قال :
و الوجه الاخر (الله اكبر) فيه نفى كيفيته ؛ كانه يقول (اى المؤ ذن ): الله اجل من ان يدرك الواصفون قدر صفته الذى هو موصوف به ؛ انما يصفه الواصفون صفته على قدرهم لاقدر عظمته و جلاله .تعالى الله عن ان يدرك الواصفون صفته علوا كبيرا؛
وجه ديگر (الله اكبر) اين است كه كيفيت و چگونگى را از او نفى مى كند ؛ گويى اذان گوينده مى گويد: (خدا والاتر از آن است كه وصف كنندگان صفت او را(آن چنان كه هست ) ادراك كند).وصف كنندگان به قدر ادراك خود او را وصف مى كنند نه به قدر عظمت و جلال او.خدا بسيار برتر از آن است كه وصف گويان صفت او را دريابند....
(بحارالانوار، ج 81، ص 131)
213 - تاءثير (الله اكبر) گفتن
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
فاذا رفع يديه و قال : (الله اكبر) و اثنى على الله ، قال الله تعالى لملائكته : يا عبادى ! اما ترونه كيف كبرنى و عظمنى و نزهنى عن ان يكون لى شريك او شبيه او نظير و رفع يده و تبرء عما يقوله اعدائى من الاشراك بى ؟اشهدكم انى ساكبره و اعظمه فى دار جلالى و انزهه فى متنزمات دار كرامتى و ابرئه من اثامه و من ذنوبه ومن عذاب جهنم و من نيرآنها؛
پس وقتى كه نمازگزار دو دستش را(جهت گفتن ): (الله اكبر) بالا برد و ثناى خدا گويد، خداى تعالى به ملائكه خود چنين ميفرمايد: اى عبادت كنندگان من !آيا نمى بينيد بنده ام را كه چگونه مرا بزرگ و عظيم شمرد و از شريك و تشبيه و نظير پاك دانست و دستش را(هنگام گفتن تكبير) بلند كرد و دورى جست از گفته هاى دشمنان من كه براى من شريك قائلند؟ شما را شاهد مى گيرم ، به درستى كه به زودى من او را در دار جلالم بزرگ و عظيم خواهم كرد و پاك مى گردانم او را در پاكيزگى دار كرامتم و او را از گناهان پاك مى سازم و از عذاب جهنم وآتش آن او را حفظ مى كنم .
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)
214 - تاءثير خواندن حمد و سوره
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
و اذا قال (بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمين ) فقرا فاتحة الكتاب و سورة قال الله تعالى لملائكته اما ترون عبدى ؟هذا كيف تلذذ بقرائة كلامى ؟اشهدكم يا ملائكتى لاقولن له يوم القيامة اقرا فى جنانى و ارق فى درجاتى فلايزال يقرء و يرقى بعدد كل حرف درجة من ذهب و درجة من فضة و درجة من لؤ لؤ و درجة من جوهر و درجة من زبرجد اخضر و درجة من زمرد اخضر و درجة من نور رب العزة ؛
و زمانى كه (بسم الله الرحمن الرحيم ، الحمدلله رب العالمين ) را قرائت كرد و فاتحة الكتاب و سوره خواند، خداوند تعالى خطاب به ملائكه خود مى گويد: آيا اين بنده مرا نمى بينيد چگونه با قرائت كلام من لذت مى برد؟ شما را شاهد مى گيرم ، اى ملائكه من هر آينه در روز قيامت به او خواهم گفت : در بهشت من قرائت كن و به درجات (بالا) ارتقاء پيدا كن ؛ پس او دائم قرائت خواهد نمود و به عدد هر حرف ، درجه اى از طلا، درجه اى از نقره ، درجه اى از لؤ لؤ ، درجه اى از جوهر، درجه اى از زبرجد سبز، درجه اى از زمرد سبز و درجه اى از نور رب العزة به او عطا خواهد شد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)
215 - اسرار به ركوع رفتن
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
فاذا ركع قال الله تعالى لملائكته : يا ملائكتى !اما ترون كيف تواضع لجلال عظمتى ؟اشهدكم لاعظمته فى دار كبريائى و جلالى ؛
پس وقتى (نمازگزار) ركوع رفت ، خداوند تبارك و تعالى خطاب به ملائكه مى كند و مى گويد: (اى ملائكه من !آيا نمى بينيد (بنده نمازگزار) چگونه براى بزرگى و عظمت من تواضع مى كند؟شما را گواه مى گيرم ، كه هر آينه او را در دار كبريائى و جلال خودم بزرگ سازم ).
(بحارالانوار، ج 82، ص 221
- اسرار سر از ركوع برداشتن
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
فاذا رفع راءسه من الركوع قال الله تعالى لملائكته : اما ترون يا ملائكتى كيف يقول : ارتفع عن اعدائك لما اتواضع لاوليائك و انتصب لخدمتك اشهدكم يا ملائكتى !لاجعلن ، جميل العاقبة له و لاصبرنه الى جنانى ؛
پس هنگامى كه (نمازگزار) سرش را از ركوع بلند كرد، خداوند خطاب به ملائكه خود مى كند و مى گويد: آيا نمى بينيد اى ملائكه من !چگونه اين بنده ام مى گويد (خدايا) سرم را در مقابل دشمنان تو بلند كردم ، چنانچه در مقابل دوستان تو تواضع نمودم و خود را براى خدمت تو آماده ساختم ؟شما را گواه مى گيرم اى ملائكه من !هر آينه عاقبت زيبا و خوبى براى او قرار خواهم داد و بهشتم را براى او قرار خواهم داد .
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)
217 - اسرار سجده كردن
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
فاذا سجد قال الله تعالى لملائكته : يا ملائكتى !اما ترون كيف تواضع بعد ارتقائه ؟و قال لى : و ان كنت جليلا مكينا فى دنياك ، فانا ذليل عند الحق اذا ظهرلى ؟سوف ارفعه بالحق و ادفع به الباطل ؛
هنگامى كه (نمازگزار) سجده كرد خداوند خطاب به ملائكه خود فرمود: اى ملائكه من !آيا نمى بينيد كه چگونه بنده ام بعد از ارتقاء تواضع مى كند و براى من مى گويد: اگر تو صاحب جلالت و مكنت در دنيا هستى ، پس من خوار در نزد تو هستم ؟(خداوند فرمايد) به زودى او را از طريق حق بالا مى برم و به وسيله او باطل را دفع مى كنم .
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)
218 - اسرار تشهد
قال الصادق - عليه السلام -:
التشهد ثناء على الله تعالى : فكن عبد له فى السر خاضعا له فى الفعل ، كما انك عبد له بالقول و الدعوى .وصل صدق لسانك بصفاء صدق سرك ؛ فانه خلقك عبدا و امرك ان تعبده بقلبك و لسانك و جوارحك ، و ان تحقق عبوديتك له بربوبيته لك ، و تعلم ان نواصى الخلق بيده ، فليس لهم نفس و لالحظ الا بقدرته و مشيته ، و هم عاجزون عن اتيان اقل شى ء فى مملكته الا باذنه و ارادته .قال الله - عز و جل - (و ربك يخلق ما يشاء و يختار ما كان لهم الخيره من امرهم سبحان الله و تعالى عما يشركون ).فكن عبدا شاكرا بالفعل ، كما انك عبد ذاكر بالقول والدعوى .و صل صدق لسانك بصفاء سرك ؛ فانه خلقك ؛ فعز و جل ان يكون ارادة و مشية لاحد الا بسابق ارادته و مشيته .فاستعمل العبودية فى الرضا بحكمه و بالعبادة فى اداء اوامره .و قد امرك بالصلوة على نبيه محمد - صلى الله عليه وآله - فاوصل صلوته و طاعته بطاعته و شهادته بشهادته . و انظر لايفوتك بركات معرفة حرمته ، فتحرم عن فائدة صلوته و امره بالاستغفار لك و الشفاعة فيك ان اتيت بالواجب فى الامر و النهى و السنن و الاداب ؛ و تعلم جليل مرتبته عند الله - عز و جل - ؛
تشهد ستايش خداوند تعالى است ؛ پس در باطن و ضمير، بنده او و در عمل و كردار، خاضع براى او باش ، همچنان كه در سخن و ادعا بنده او هستى .و راستى زبانت را به صفاى صدق ضميرت بپيوند، كه او تو را بنده آفريده و دستورت داده تا با قلب و زبان و (همه ) اعضا و جوارحت عبادتش ‍ كنى و بدان جهت كه او پروردگار تو است ، بندگى او نمايى ، و بدانى كه اختيار و سرنوشت خلق به دست اوست و كس را ياراى هيچ نفسى و نيم نگاهى جز به توان و خواست او نيست و جز با اجازه و اراده او قادر به انجام كوچكترين كارى در مملكت او نمى باشند.خداوند عز و جل فرموده : (پروردگار تو آن چه بخواهد مى آفريند و انتخاب و اختيار مى كند و آنان را در كارهايشان گزينش و انتخاب نيست ، منزه و برتر است خدا از آن چه شكر مى ورزند) پس بنده سپاسگزار خدا باش در عمل ، آن سان كه به زبان و ادعا ذكر او گويى .و راستى زبانت را به صفاى ضميرت بپيوند كه او تو را آفريده (و از درونت آگاه است ) پس برتر و والاتر از آن است كه كسى را بدون آن كه نخست او اراده كند، اراده اى باشد ؛ پس باتسليم و رضا به فرمان او باش و يا عبادت كردن به وسيله انجام اوامرش بندگى به جاى آر.و تو را به صلوات بر پيامبرش محمد (ص ) امر كرده ، پس نماز خدا را با صلوات بر پيامبر (ص ) و طاعت او را با طاعت آن حضرت و شهادت (به وحدانيت ) او را به شهادت (به رسالت ) آن جناب وصل كن ؛ و بنگر كه بركات معرفت حرمت آن جناب از دستت نرود تا از بهره درود فرستادن او (اشاره به آيه 103 سوره توبه ) و از امر خداوند به آن جناب كه اگر به آن چه فعل يا تركش واجب است و به سنن و آداب عمل كنى و مرتبت بلند او را نزد خداوند بدانى ، برايت استغفار كند و درباره ات شفاعت نمايد (اشاره به آيه 159 سوره آل عمران و آيات ديگر) محروم گردى ).
(مصباح الشريعة ، باب 17، بحارالانوار، ج 82، ص 284)
219 - اسرار سر برداشتن از سجده اول
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
فاذا رفع راءسه من السجدة الاولى قال تعالى : يا ملائكتى !اما ترونه كيف قال : (و انى و ان تواضعت لك فسوف اخلط الانتصاب فى طاعتك بالذل بين يديك ) ؛
سپس زمانى كه سر از سجده اول برداشت ، خداوند خطاب به ملائكه اش ‍ مى گويد: اى ملائكه من !آيا نمى بينيد او را چگونه مى گويد: و به درستى كه من به زودى تواضع در مقابلت را با ذل و كوچكى خواهم گمارد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)
220 - اسرار سجده دوم
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
فاذا سجد ثانية : قال الله تعالى لملائكته : اما ترون عبدى هذآموزشى كيف عاد الى التواضع لى ؟لاعيدن اليه رحمتى ؛
و هنگامى كه سجده دوم را به جا آورد، خداوند تعالى خطاب به ملائكه خود مى گويد: آيا اين بنده مرا نمى بينيد چگونه براى من تجديد تواضع نمود؟ هر آينه رحمت خود را براى او اعاده خواهم كرد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)
221 - اسرار سربرداشتن از سجده دوم
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
فاذا رفع راسه قائما قال الله تعالى : يا ملائكتى !لا رفعته بتواضعه كما ارتفع الى صلاته ؛
پس زمانى كه سرش را(سجده دوم ) بلند كرد و ايستاد، خداوند تعالى مى گويد: اى ملائكه من !هر آينه او را به خاطر تواضعش در مقابل من رفعت خواهم داد، چنان كه نماز او به سوى من بالا خواهد آمد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)
222 - تاثير قنوت و سجده طولانى
قال على - عليه السلام -:
طول القنوت و السجود ينجى من عذاب النار ؛
قنوت و سجده طولانى در نماز، نمازگزار را از عذاب آتش نجات مى دهد.
(تصنيف غررالحكم ، ص 175، حديث 3353)
223 - اسرار تشهد
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
ثم لايزال يقول الله لملائكته - هكذا فى كل ركعة - حتى اذا قعد للتشهد الاول و التشهد الثانى ، قال الله تعالى يا ملائكتى قد قضى خدمتى و عبادتى و قد ثنى على و يصلى على محمد نبى لاثنين عليه فى ملكوت السموات و الارض و لاصلين على روحه فى الارواح فاذا صلى على اميرالمؤ منين - عليه السلام - فى صلاته : قال الله له : يا عبدى !لاصلين عليك كما صليت عليه و لاجعلنه شفيعك كما استشفعت به ؛
سپس مدام خداوند تعالى - در هر ركعت از نمازى كه بنده مى خواند - خطاب به ملائكه چنين خواهد گفت ؛ تا زمانى كه براى تشهد اول و تشهد دوم نشست ، در اين هنگام خداى تعالى مى گويد: اى ملائكه من !به تحقيق به جاآورد بنده من خدمت و عبادت مرا و اكنون نشسته و ثناى مرا مى كند و درود بر محمدپيغمبر من مى فرستد هرآينه بر او ثنا مى فرستم در ملكوت آسمانها و زمين و هر آينه درود بر روح او مى فرستم و زمانى كه درود بر اميرالمؤ منين (ع ) در نمازش فرستاد، خدا به او مى گويد: اى بنده من !هر آينه من بر تو درود مى فرستم ، كما اين كه تو بر على درود مى فرستى ، هر آينه او را شفيع تو قرار مى دهم ، چنانچه تو به وسيله او طلب شفاعت كردى .
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)
224 - اسرار سلام نماز
قال الصادق - عليه السلام -:
معنى السلام فى دبر كل صلوة الامان ؛ من ادى امر الله و سنة نبيه - صلى الله عليه و اله - خاشعا منه قلبه ، فله الامان من بلاء الدنيا و برائة من عذاب الآخرة .و السلام اسم من اسماء الله تعالى ، اودعه خلقه ليستعملوا معناه فى المعاملات و الامانات و الاضافات ، و تصديق مصاحبتهم فيما بينهم و صحة معاشرتهم .و اذا اردت ان تضع السلام موضعه و تودى معناه فاتق الله ، و ليسلم منك دينك و قلبك و عقلك ، و لاتدنسها بظلمة المعاصى ؛ و لتسلم حفظتك ، لاتبرمهم و لاتملهم و توحشهم منك بسوء معاملتك معهم ، ثم صديقك ثم عدوك . فان من لم يسلم منه من هو الاقرب اليه فالابعد اولى .و من لايضع السلام مواضعه هذه ، فلا سلام و لاتسليم (خ ل : سلم ) و كان كاذبا فى سلامه و ان افشاه فى الخلق ؛
معناى سلام در پايان هر نماز، امان است ؛ يعنى ، هر كس امر خدا و سنت پيامبرش را با خشوع قلبى در مقابل خدا به جاى آورد، از بلاى دنيا در امان و از عذاب آخرت بر كنار است .و (سلام ) نامى از نامهاى خداوند تبارك و تعالى است كه ميان خلق خود به وديعت نهاده تا معنا و محتواى آن را در داد و ستدها، امنتدارى ها و در روابط با هم ، و براى تاءييد و تصديق همنشينها و صحت آميزش و معاشرتشان به كار ببرند.اگر خواستى (سلام ) را جاى خود نهى و (حق ) معناى آن را ادا كنى ، بايد از خدا پروا كنى و دين ، دل و عقلت از (گزند و آسيب ) خودت در سلامت باشد و آنها را به تيرگى گناهان نيالايى ؛ و بايد فرشتگان نگهبانت را سلامت بدارى ، آنها را نيازارى و ملولشان نسازى و با بدرفتارى با ايشان آنان را از خود نترسانى ؛ آن گاه دوستت و سپس دشمنت (بايد از جانب تو در سلام باشند) كه هر كس نزديكترين كس به او از دست او در سلامت نباشد، به طريق اولى دورترين كس از او در سلامت نخواهد بود.و هر كه سلام را در جايگاههايش ‍ ننهد، (او را) نه سلامى است و نه تسليمى .و در سلام گفتنش دروغگو است هرچند بلند و آشكار در ميان مردم سلام بگويد.
(مصباح الشريعه ، باب 18، بحارالانوار، ج 82، ص 307)
225 - تاثير سلام نماز
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
فاذا سلم من صلاته ، سلم الله عليه و سلم عليه ملائكته ؛
پس زمانى كه بنده نمازش را سلام داد، خداوند و ملائكه بر او سلام مى فرستند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 221